مونه، تن، تنه، دن، زن، شن، عن، لحن، لن، هن، ون، پن، ژن، کنبیشتر (قافیه های نزدیک)...

آدمن، بامن، تامن، دامن، سالمن، شامن، مامن، پامن، گامن، ایمن، رومن، شومن، ازمن، بهمن، جزمن، حتماً، حتمن، خرمن، دمن، رحمن، ردمن، سرمن، سرمونه، سمن، شرمن، هرمن، هممونه، همن، چمن، کمن، یمن، بمن، دیمن، زمن، ممن، تومن، جرمن، دشمن، دومن، لومن، آهن، خواستن، دادن، دارن، داشتن، ساختن، دیدن، میدن، میرن، میشن، میگن، بودن، خوندن، دونن، سوسن، موندن، اصلاً، اصن، بستن، جشن، رفتن، زدن، متن، مشکن، نزن، هستن، وطن، کردن، کندن، گردن، بدن، برن، بزن، بشکن، بگن، بردن، خوردن، روشن، سخن، شدن، مردن، کنن، گفتنبیشتر...

پاهامن، اهریمن، نشیمن، خانومن، آدمن، الرحمن، برمن، بفهمن، خودمن، راشمن، سایمن، سوپرمن، فورمن، قاتلمن، مردمن، میفهمن، نورمن، هیمن، ومن، پارکمن، چپمن، کارمن، کافمن، کلرمن، کلمن، گودمن، سالمن، ملمن، مهمن، انجمن، بتمن، دومنبیشتر (قافیه های نزدیک)...

پاکدامن، اولدمن، برگمن، بومن، ترومن، قاتلمن، لاترمن، مترومن، نظرمن، نورثمن، هاردمن، پولمن، کلرمن، کولمن، گراسمن، گلدمن، گودمنبیشتر (قافیه های نزدیک)...

برگمن، کلاسترمن، گلدمن، بگلران، قایقران، اولین، بیارین، خویشین، بسوزون، دلدارون، رقیبون، نسوزون، کارتونن، گلابدون، برنگشتن، بیشترن، میرسونن، انتظارن، دلواپسن، میبینن، نمیخونن، گرفتارنبیشتر (قافیه های نزدیک)...

باهامن، کلاسترمن، برگشتین، بنابراین، فرانکلین، بتهوون، بگذرون، دنبالمونن، زبونیاتون، لباساتون، هردوتاتون، بسوزونن، بگذرونن، ترکوندن، دراومدن، رنجوندن، منتظرتن، ناامیدشدن، چرخوندن، چسبوندن، گذروندن، گذروننبیشتر (قافیه های نزدیک)...

برگشتین، محمودرامتین، بارترتوون، بگذرونن، قدرتمندن، گذروندنبیشتر (قافیه های نزدیک)...