کلمات برای: ها
کلمات قابل استفاده قبل از "ها" ( ~ ها):
آلودگی، آگهی، آینه، آیینه، اتهام، استعاره، اسطوره، اسمون، افسانه، اقیانوس، الاغ، امیدی، انجمن، اوباما، ایده، باغچه، بانک، بدهی، بعضی، بنفشه، بچه، بچگی، بیابان، بیستون، بیهودگی، تازگی، تانک، تشنگی، تلخی، تهمت، تیرگی، ثانیه، جاده، جاذبه، جرس، جمعه، جو، جوب، حادثه، حافظه، حنجره، خارجی، خاطره، خستگی، خونواده، درازی، دروازه، دریاچه، دلبستگی، دلشوره، دکان، رفوزه، رودخونه، ریشه، ریه، زخمه، زیرزمین، سایه، سبزه، ستاره، سخن، سم، سوری، سکه، سینما، شاخه، شاهزاده، شب، شقیقه، شناسنامه، شنبه، شکنجه، شکوه، صابون، صحنه، صخره، طعنه، طوفان، عرب، عقده، عقیده، عهده، غربیه، غریبه، غصه، غنچه، غیب، فاصله، فتنه، فرسته، فرشته، فرفره، فسانه، فواره، قافله، قافیه، قبلی، قرن، قصه، قصّه، قله، قنداق، قندیل، قیافه، لحظه، لیلی، ماسه، ماهی، مدیده، مرحله، مردمی، مشکل، معشوقه، مورچه، مُرده، میخونه، میدان، میوه، میکده، میگین، ناامیدی، ناله، نامهربونی، نامی، ناول، ناگفته، نت، نجیب، نداشتن، نردبان، نزنه، نشانه، نشستن، نقاش، نقشه، نویس، نکته، نیستان، نیمکت، هالو، هزاری، هفته، همسایه، همهمه، هندوانه، هواپیما، واژه، وعده، وفایی، ویرانه، پرستو، پرنده، پریدن، پریده، پله، پنجره، پوتین، پولک، پونه، چتی، چلاق، چیدنی، کاباره، کافه، کران، کلمه، کودکانه، کوسه، کوچه، کیسه، کینه، گذشته، گریه، گسستن، گفتنی، گلایه، گلوله، گمشدن، گنجشک، گنجه، گوزن، گیلاس، یاخته، یارو
کلمات قابل استفاده بعد از "ها" (ها ~ ):
اختیار، ارزونی، از، اسیره، افتاد، افتان، انحراف، اومدن، اونقده، با، بازن، باشیم، ببرد، بجای، بخونم، بدوزی، براش، بردار، برپا، بستن، بسوزد، بسپار، بغضی، بمیرد، بنفشه، به، بهاره، بکنن، بیابون، بیتم، بیخوده، بیدارم، بیداری، بیقراره، بیگی، تاریخ، تب، ترسیده، تشویش، تفریح، تلو، تنهاست، تنهان، تو، تکرار، جامو، جوش، جیباشون، حساب، خاموشن، خسته، خطر، خندیدی، خوردم، خوردن، خونین، خیسه، داشتنی، داشتیم، دراز، دردمو، دلبری، دلهای، دلواپسه، دنبالت، دنیای، دورت، دیدمت، را، راست، راهم، ردت، رفتند، رقص، رو، روا، رونه، زاری، زندون، ساختیم، ساکت، سرشار، سپردمت، سپردی، سیگاری، شاخ، شاهد، شراره، شرر، شعار، شلوغ، شنیدی، شنیدیم، شون، شکستیم، شکوفه، شی، شیرینه، صادقانه، عطر، عقب، عمو، غرق، غریبن، غمو، غمگینم، فراری، فراموشم، فواره، قدیمی، قرصه، قطع، قیامت، قید، لازم، لیلی، متنفرم، مثلا، مجبورم، محکم، مردن، مستن، مستند، مصلوب، معجزه، مغز، منتظرتن، منزلگهی، موسم، مون، موند، میباری، میبینم، میخندم، میخندیدیم، میخوانم، میرن، میشن، میشیم، میشینه، میکشی، میگذرن، میگذره، میگند، نا، نان، ناگفته، نباشن، نخواهد، نزارم، نزدیکه، نوشت، نگفته، هاها، همسایه، همگان، هه، و، ولت، وله، پارس، پرت، پرسه، پرن، پره، پنهون، پیام، پیداست، کافی، کجایی، کردی، کشیدی، کشیدیم، کنارش، که، کو، کوته، کوک، کیسه، گذشت، گذشته، گذشتو، گردد، گره، گریخت، گریزون، گشته، گفتند، گمم، گویم، گُل، گیرت، یواشکی
کلمات نزدیک به "ها":
آرشامت، آزادیست، آموزش، آهنگر، ارزن، استخدام، استفراغ، اشکها، افکند، الساقی، الهام، امریکایی، امکاناتم، انکارم، انگیزتره، اوجه، اوهو، ایها، بادبادکا، بالدار، بخونن، بدزد، بدونین، برآ، بردت، برفو، بریزیم، بسیجی، بشمر، بشنوند، بفهمد، بمانند، بنویسن، بوبو، بویید، بپاشند، بپرسیم، بگزیده، بیدردی، بینیش، تابن، ترمز، تز، تعطیلن، تلخم، توت، تیزه، جد، جرز، جنگیه، حلق، خردی، خستن، خلقی، خوانندگی، داآش، داشتند، داشتنه، درسشو، درونت، دلواپسن، دمیده، دنبالتن، دیوسیاه، دیوونتن، راهن، رقصیدن، روبا، زرنگا، زندن، زه، ساحلی، سالیان، سحری، سراپات، سرداده، سنجاب، سنجی، شاتا، شاعرانت، شایعه، شمارش، شماس، شمردم، شمرم، شهزاد، شکارچی، شیعه، صیغه، ضخیم، طویله، عفونت، عقربه، غربتو، غرقی، غزه، غمینه، فرقت، فرنگی، فشنگ، فهمیدند، قالیچه، قامتت، قرصا، مثلث، مرجان، مرورش، مزد، مسجدهای، مشتت، مشکینش، معیار، مغزا، مهمونا، مهمی، میدرخشن، میرسونن، میرسیم، میرند، میسوختن، میشدن، میشند، میشوی، میگذرونی، نالیدن، ناهموار، نترسیده، نجس، نخبه، نعرمون، نمناکه، نمود، نمیسنجن، نوازد، نورها، نکاهت، نگرانن، هدفت، هستند، همجنس، هنگ، واج، ورطه، ولگردی، پاسخ، پایداری، پدرو، پستو، پودمه، پوشن، پُرعذابه، چرخید، چشیدیم، چماق، کاسا، کتابو، کلاچ، کورا، کوهن، کیستم، گذرن، گذشتمو، گوه، گُر
کلمات درمتنی گسترده تر:
آرامی، آزاره، آموخت، آیندس، ابرکم، ادمم، اذیتم، استعدادم، اسمو، اسپره، اشوبم، افزا، انجماد، انگله، اواخرا، بالاس، بترکون، بخاری، برگردند، بشنویم، بشکونی، بغلمه، بلاروس، بلاروسا، بلندیم، بمونمو، بوسیدمش، بوییدم، بپرن، بچاق، بچش، بیتلا، بیخبر، بیزنسو، تاغم، ترسامو، تعمیدی، تولید، توهما، ثلث، جاندار، جلوییم، جنست، جهاد، جوونها، حافظی، حفظن، حقشو، حم، حمام، خارو، خندش، داخل، داداشه، دخترشو، درارن، دریاس، دریدم، دشتو، دلخواهم، دلمونو، دلکت، دمسازم، دنبالمونه، دواشه، دوختن، دومن، دویید، دیوه، ربط، رجوع، رسواش، رفتنمون، رفیقته، رقصد، رهگذارت، روحمه، ریزتره، ریزونا، زیرآب، ساختگی، ساربانا، سازای، ساکتو، ستار، سخاوت، سختیاش، سرکشم، سپار، شبگردیای، شریفیان، شعرها، شناست، شهرداری، شومن، شیدایم، طعمش، عرضی، عرفانم، عقبین، عقدتم، فرمانده، فرمودند، فرید، فلفل، فله، فوتبالی، فیلیپینی، قاتلمن، قاتلمند، قدیمیا، قضاوته، قلمه، لاشه، لوسه، مادرمم، مامانو، مدفون، مدوسان، مرویش، مطلبو، ممنوعا، من، منتظرتم، منجلابم، منگ، مهاجرت، مولانا، موها، میتونستم، میخوندیم، میدوم، میدوننو، میشمردی، میشکنیم، میشکونه، میشیا، مینازه، میپرن، میگذریم، نال، ناموسو، نباختم، نذاشتن، نرن، نزدیکشم، نشکفته، نشکنش، نقدم، نماد، نمیبیننت، نمیرنجن، نمیکوبن، نمیکوبه، نگرش، نیومدیم، هدفون، همراهه، همسفرمه، همسقف، هولم، هوله، هیشه، واسشی، واکردم، وحشین، وخیمه، ورسا، ورساچی، وزنه، پاتوقت، پریشی، پریود، پشتو، پوچت، پُرِه، پیشروی، چرم، چندهزار، چهرمو، کاربنم، کارتونن، کارنامه، کانال، کشورمه، کشیدنی، کنارتن، کوچکترین، کوچیکمون، گدیان، گذاشتتند، گلهارو
آیا چیزی را پیدا نمی کنید ویا چیزی آنطور که باید کار کند، کار نمی کند؟
به ما خبر دهید!
آیا این فرهنگ لغت قافیه را دوست دارید؟ ما را لایک کنید و به اشتراک بگذارید: مثل ما در فیس بوک